اس ام اس هاي جديد و کوبنده با موضوع خيانت و نامردي

اس ام اس هاي جديد و کوبنده با موضوع خيانت و نامردي

من ،
با کناري ات
کنار نمي آيم !
کنار مي روم ……
..
..
..
..
..
..
همه گفتن:عشقت داره بهت خيانت مي کنه!
گفتم:مي دونم!
گفتن:اين يعني دوستت ندارهاااا!
گفتم: مي دونم!
گفتن:احمق يه روز ميذاره ميره تنها ميشي !
… گفتم:مي دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمي کني..؟!
گفتم:اين تنها چيزيه که نمي دونم
.
.
.
از درد دوست نداشتن هايت گفتم
خيانت را تجويز کردند
گويا اين آسان ترين راه عاشقي است . . .
.
.
.
بودم!
ديــــــــــــدم با ديگري شـــادتري
.
رفتــــــــــم
.
اس ام اس هاي جديـــــــدتر در ادامه مطلب


.
.
آنان که بودنت را قدر نمي دانند
رفتنت را “نامردي” ميخوانند  . . .
.
.
.
اينجا زمين است ، زمين گرد است !
تويي که مرا دور زدي ….. فردا به خودم خواهي رسيد !!!!
حال و روزت ديدنيست….
.
.
.
هر روز اين عشق يکطرفه را طي ميکنم
يکبار هم تو گامي بدين سو بردار
نترس
جريمه اش با من !
.
.
.
“دوستت دارم” را براي هر دويمان فرستادي
هم من ، هم او
خيانت ميکردي يا عدالت ؟
.
.
.
اون لحظه که گفتي : يکي بهتر از تورو پيدا کردم
ياد اون روزايي افتادم که به ??? تا بهتر از تو گفتم من بهترينو دارم  . . .
.
.
.
باران هميشه مي بارد، اما مردم ستاره را بيشتر دوست دارند.
نامرديست آن همه اشک را به يک چشمک فروختن . . .
.
.
.
يک تلنگر هم کافي بود براي اينکه بشکنم
به هر حال ممنون از مشتت  . . .
.
..
.
.
.
براي خيانت ، هزار راه هست
اما هيچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثيف نيست !
.
.
.
ترکت ميکنم ، تا هر سه راحت شويم …
من ، تو و رقيبم
من از قيد تو ، او از قيد من و تو از قيد خيانت …
.
.
.
بي وفايي کن وفايت مي کنند
با وفا باشي خيانت مي کنند
مهرباني گرچه آيينه ي خوشيست
مهربان باشي رهايت مي کنند
.
.
.
اي نارفيق.. به کدامين گناه ناکرده.. تازيانه مي زني بر اعتمادم ؟
زير پايم را زود خالي کردي…
سلام پر مهرت را باور کنم ، يا پاشيدن زهر خيانتت را ؟
.
ساير جملات کوبنده در رابطه با خيانت و دورويي در ادامه مطلب


.
.
نمي بخشمت به خاطر تمام خنده هايي که از صورتم گرفتي
به خاطر تمام غم هايي که بر صورتم نشاندي
نمي بخشمت به خاطر دلي که برايم شکستي
به خاطر احساسي که برايم پر پر کردي
نمي بخشمت به خاطر زخمي که با خيانت بر وجودم  تا ابد نشاندي
.
.
.
حيران شده ي گريه ي پنهاني خويشم
آرامشي از لحظه ي طوفاني خويشم
پنهان شدي و فکر  خيانت به سرم زد
شرمنده ي اين حالت شيطاني خويشم ..
.
.
.
اگر کسي يکبار به تو خيانت کرد اين اشتباه از اوست
اگر کسي دوبار به تو خيانت کرد اين اشتباه از توست !
(شکسپير)
.
.
.
نفرين به تو که با زيباترين نقاب به چهره  دوست درآمدي
نفرين بر آن مرامي که اينگونه  به اعتمادم خيانت کرد
نميبخشمت…
.
.
.
تو روزگار رفته ببين چي سهم ما شد …
از عاشقي تباهي
از زندگي مصيبت
از دوستي شکست و
از سادگي خيانت
.
.
.
نه
تو دروغگو نيستي
من حواسم پرت است!
گفته بودي دوستم داري بي اندازه
خوب که فکر مي کنم
تازه مي فهمم که “بي اندازه” يعني چه!
.
.
.
مي داني … !؟ به رويت نياوردم … !
از همان زماني که جاي ” تو ” به ” من ” گفتي : ” شما “
فهميدم
پاي ” او ” در ميان است  . . .
.
.
.
اگر روزي دشمن پيداکردي ، بدان در رسيدن به هدفت موفق بودي
اگر روزي تهديدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند
اگر روزي خيانت ديدي ، بدان قيمتت بالاست
.
.
.
اين روزها از حواليِ تو ، بوهايي به مشامم مي رسد
نکند بوي خيانت جايش را به عطر خوشت داده باشد …
.
.
.
جاي قول و قرارهايمان امن است ، زير پاهاي تو !
.
.
.
به تو که فکر مي کنم
بي اختيار
به حماقت خود لبخند مي زنم
سياه لشکري بودم
در عشق تو
و فکر مي کردم بازيگر نقش اولم …
افسوس…
.
.
.
آنان که بودنت را قدر نمي دانند
رفتنت را “نامردي” ميخوانند  . . .
.
.
.
اينجا زمين است ، زمين گرد است !
تويي که مرا دور زدي ….. فردا به خودم خواهي رسيد !!!!
حال و روزت ديدنيست….
.
.
.
هر روز اين عشق يکطرفه را طي ميکنم
يکبار هم تو گامي بدين سو بردار
نترس
جريمه اش با من !
.
.
.
“دوستت دارم“ را براي هر دويمان فرستادي
هم من ، هم او
خيانت ميکردي يا عدالت ؟
.
.
.
.
.

.

هميشه سکوتم به معناي پيروزي نيست ، گاهي سکوت ميکنم تا بفهمي چه بي صدا باختي . . .

.

.

.

مشکل از تو نبود

از من بود

با کسي حرف ميزدم

که سمعک هايش را

پيش ديگري جا گذاشته بود . . .

.

.

.

دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ي اين حرفارو

همه يادگاريات بخوره تو سرت / نه خودتو ميخوام نه دردسرت !

.

.

.

من از عشق گفتم

تو مدل ماشينم را پرسيدي

من از محبت گفتم

تو محل زندگيم را پرسيدي

من از دوست داشتن گفتم

تو وضعيت حسابِ بانکيم را جويا شدي

من از ارزش ها گفتم،ارزش هايي که قيمت ندارند،امّا تو

تو قيمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردي . . .

.

.

.

محبت به نامرد ، کردم بسي / محبت نشايد به هر نا کسي

تهي دستي و بي کسي درد نيست / که دردي چو ديدار نامرد نيست

.

.

.

اين که هر بار سرت با يکي گرم باشد دليل بر ارزش ات نيست

آنقدر بي‌ ارزشي که خيلي‌ها اندازه تو هستند . . .

.

.

.

چه داروي تلخي است ، وفاداري به خائن

صداقت با دروغگو  و مهرباني با سنگدل . . .

.

.

.

يکي را آرزو کردي و رفتي / برايش پرس و جو کردي و رفتي

تو هم تا آبرو از من گرفتي / مرا بي آبرو کردي و رفتي . . .
.
.
.
.

عاشق شدم و عذاب را فهميدم / رنجيدن و اضطراب را فهميدم

در چشم تو عشق را نديدم اما / معناي دل کباب را فهميدم

هر روز خطاهاي تو را بخشيدم / تا بخشش بي حساب را بخشيدم . . .

.

.

.

ديگر هيچ چيز مشترکي بين ما نيست

تنها آسمانمان يکيست . . .

.

.

.

نمي بخشمت

ولي فراموشت مي کنم

هميشه به همين سادکي از ادماي بي ارزش مي گذرم . . .

.

.

.

“دوستت دارم”

تکيه کلام تو بود

من بي جهت به آن تکيه داده بودم…!!!

.

.

.

حضورت در کنار من معجزه نبود

نبودنت هم فاجعه نيست

فردا روزِ ديگري براي من خواهد بود

بيشتر از اين برايت اشک نخواهم ريخت . . .

.

.

.

به نامردي نامردان قسم جانا که نامردي

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردي . . .

.

.

.

آنقــدر مرا سرد کرد

از خودش .. از عشق ..کــه حالا بــه جاي دلبستن يخ بسته ام

آهاي !!! روي احساسم پا نگذاريــد ..ليز مي‌‌خوريــد

.

.

.

عجب جوش و خروشي بود عشقت / خراب باده نوشي بود عشقت

بهشتم را به سيبي داد بر باد / عجب آدم فروشي بود عشقت . . .

.

.

.

تســــبــيح ميشوم زير انگشــــتانت

دانـــه دانــــه ميـــرانـــي ام

تا خــــودت را بالا ببـــــري . . .

.

.

.

سوت پايان را بزن

من حريف هرزگي تو

و احمق بودن خودم نمي شوم . . .

.

.

.

دار بزن … خاطرات کسي که  تـو را دور زده

حالم خوب است …امّا گذشته ام درد ميکند . . .

.

.

.

نميتونم ببخشمت /  دور شو برو نبينمت

تيکه اي بودي از دلم /  گنديدي و بريدمت . . .

.

.

.

نفرين به توي نامرد که با زيباترين نقاب به چهره رفيق درآمدي

نفرين بر آن مرامي که اينگونه  به اعتمادم خيانت کرد

.

.

.

کسي که رنگ پريدگي خزان را ادراک کرده

باشد به نيرنگ گل هاي رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامرداني چون تو ديگر دل نخواهم بست

.

.

.

با عشق به من به من  خيانت کردي

دل دادم و تو رد امانت کردي

رفتي و چه آسوده ز من دل کندي

هر دو قلمت خورد اگر برگردي  !

.

.

.

هر که را ديدم  خيانت کرد و رفت

هر که با من بود يار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمي گذاشت

خود ندانستم از اين غمها چه سود

.

.

.

کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهرباني تک نبود

کاش بر لوحي که بر جان دل است ، واژه تلخ خيانت حک نبود . . .

.

.

.

بي وفايي کن وفايت مي کنند ، با وفا باشي خيانت مي کنند

مهرباني گرچه آيينه ي خوشيست ، مهربان باشي رهايت مي کنند . . .
.
.
.
.
.
.

هر که را ديدم  خيانت کرد و رفت
هر که با من بود يار من نبود
هر که آمد بر دلم زخمي گذاشت
خود ندانستم از اين غمها چه سود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دانه هايي از عشق کاشتم
و خوشه هايي از غم برداشتم
خيانت
تکرار
و رويش نفرت. …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرچه ها ميکنم
گرم نميشود خاطرم
بوي تعفن  خيانت از دهانم ميآيد
هــــــــــا….
خاطر من و
خيال تو و
خيل  خيانت …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


هميشه تاريکي کريه نيست !
آبروي نور را برده اين  خيانت روشن.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خيانت تنها اين نيست که شب را با ديگري بگذراني ، خيانت مي تواند دروغ دوست داشتن باشد ، خيانت تنها اين نيست که دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ، خيانت مي تواند جاري کردن اشک بر ديدگان معصومي باشد . (شکسپير)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اي نارفيق.. به کدامين گناه ناکرده.. تازيانه مي زني بر اعتمادم
زير پايم را زود خالي کردي . سلام پر مهرت را باور کنم.يا پاشيدن زهر خيانتت را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


نمي بخشمت به خاطر تمام خنده هايي که از صورتم گرفتي ، به خاطر تمام غم هايي که بر صورتم نشاندي ، نمي بخشمت به خاطر دلي که برايم شکستي ، به خاطر احساسي که برايم پر پر کردي ، نمي بخشمت به خاطر زخمي که با خيانت بر وجودم  تا ابد نشاندي ،

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به ديواري تکيه بدي که يه بار زير آوار خيانتش
همه وجودت له شده ….

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


حيران شده ي گريه ي پنهاني خويشم
آرامشي از لحظه ي طوفاني خويشم
پنهان شدي و فکر  خيانت به سرم زد
شرمنده ي اين حالت شيطاني خويشم ..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر کسي يکبار به تو خيانت کرد اين اشتباه از اوست ، اگر کسي دوبار به تو خيانت کرد اين اشتباه از توست ! (شکسپير)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهرباني تک نبود ، کاش بر لوحي که بر جان دل است ، واژه تلخ خيانت حک نبود .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بي وفايي کن وفايت مي کنند ، با وفا باشي خيانت مي کنند ، مهرباني گرچه آيينه ي خوشيست ، مهربان باشي رهايت مي کنند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


هر آنکه از رفاقت دم ميزند / ولي ناخودآگاه از خيانت دم ميزند .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


بلرزيد کوه ها از غم ، خيانت را رصد کردند / ميان آسمان عشق به ماه من حسد کردند

بغريد رعد ها از خشم ، شهامت خرد شد ، پوسيد / قيامت کرد زمين وقتي ، ستاره ماه را ديد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


نفرين به تو که با زيباترين نقاب به چهره  دوست درامدي. نفرين بر آن مرامي که اينگونه  به اعتمادم خيانت کرد
نميبخشمت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو روزگار رفته ببين چي سهم ما شد …

از عاشقي تباهي

از زندگي مصيبت

از دوستي شکست و

از سادگي خيانت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرا صد بار از خود براني دوستت دارم ، به زندان خيانت هم کشاني دوستت دارم ، چه سود از مهر ورزيدن ، چه حاصل از وفا کردن ، مرا لايق بداني يا نداني دوستت دارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چندين شعر زيبا  درباره خيانت

من به يادت بودم
اما تو بي احساس
به منو احساسم
تو  خيانت کردي باز
يادم از يادت رفت
بي صدا قلبم مرد
من شدم تنها تر
خاطراتت رو غم برد
بي هوس عاشق بود
اين دل بيچارم
از هوس تو رفتي
من هنوز بيمارم
بي خداحافظ بود
رفتنت از پيشم
دور ميشيو من
بي صداتر ميشم
به تو مديونم من
عشقو يادم دادي
عاشقت بودم من
تو به بادم دادي .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خيانت کرده اي آري
ولي گويم نفهميدي
بدي از کار من بوده
که تو اينگونه رنجيدي
ز تو قديس تر هرگز
نديدم من به جان تو
تو گريه مي کني اما
گمانت هست که خنديدي
وفا را من ز تو ديدم
به اسم بي وفائيها
همين بود آنجه من کردم
همان بود آنچه تو ديدي
چرا بازي کني با من
خيانت از توئي هرگز
فقط يک لحظه دور از من
به يک بيگانه خنديدي …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مي روي و در بيراهه ي  خيانت گم ميشوي
مي روي و هر قدمت آفتي است و هر نگاهم شکايتيست
هراس بر وجودم چنگ مي زند
مرغ شوم بر ويرانه ها مي خواند
سياهي جان مي گيرد
و سايه چرکين  خيانت تمامي سطح آبي قلبم را مي پوشاند
باتلاق رذالتها تو را مي بلعد و تو نيز تمامي روشني ها را
ومن تنهاتر از هر غروب ديگري دست بر تن خاک مي کشم و بنگر بر زبانه هاي آتش درونم که به کبريت تو جان گرفت و جانم سوزاند. .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شاديت را ز دور ميبينم
بانگ خندان صدايت
بر دلم ميکوبد
چه صداي زشتي
چه نواي شومي
مشت بي رحم  خيانت
به سرم ميکوبد
من از اين درد به خود ميپيچم
همچو کرمي زخمي
چشم مست تو براي دگري ميخندد
و براي من ِ عاشق
درد بي رحم سياهي ست
که بر اين جان ترک خورده روان ميسازي
چشم غمگين دلم پر خون است
دل من ميشکند از
ياد آن ايّامي
که به روي پدرم جوشيدم
به تن ِ پير ِ چروکيد? او
رخت غم پوشيدم
رسم غفلت اين است
گله اي از تو ندارم هرگز
هستيم را به تو بخشيدم ليک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خيانت کرده ام …. آري
و بر عشق تو مي خندم
دو چشمت را خودم امشب
به روي خويش مي بندم
خيانت کرده ام …. آري
نمي داني و مي گويم
بدان راهي دگر بي تو
براي عشق مي جويم
وفايم را نديدي که
خيانت را ببين حالا
دل تنگم نديدي که
دل سنگم ببين اما
نديدي غرق احساسم
نديدي گريه هايم را
خيانت کرده ام تا تو
ببيني خنده هايم را
خيانت کرده ام …. آري
چه خشنودم که مي داني
مکن انديشه باطل
که قلبم را بسوزاني
..
..
..
..
..
..

امانت داده بودم دل
به دستانت نفهميدي؟
چه آوردي به روز دل


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:اس ام اس هاي جديد و کوبنده با موضوع خيانت و نامردي, ] [ 13:33 ] [ زیاد مهم نیس ] [ ]